پساجنگ و گردشگری؛ لزوم اتخاذ سیاست‌های پیش‌دستانه

گردشگری صنعتی حساس و وابسته به تحولات سیاسی و اجتماعی است، وقایعی مانند جنگ می‌تواند تاثیری ویرانگر بر روی این صنعت گذاشته و آن را از شرایط طبیعی خود دور کند، این در حالی است که اتخاذ سیاست‌های پیش‌دستانه می‌تواند از پساجنگ فرصتی تازه برای گردشگری بسازد.

توحید سیف، روزنامه‌نگار و فعال رسانه‌ای در یادداشتی نوشت: گردشگری صنعتی حساس و وابسته به تحولات سیاسی و اجتماعی است، این صنعت در هر جامعه‌ای اگر به صورت مستمر و پیوسته مراقبت و مدیریت نشود می‌تواند پویایی و شکوفایی خود را از دست داده و به ماشینی با چرخ دنده‌های خاموش تبدیل شود. این در حالی است که وقایعی مانند جنگ می‌تواند تاثیری ویرانگر بر روی این صنعت گذاشته و آن را از شرایط طبیعی خود دور کند. بی شک تعرض ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی به ایران نیز شرایط را برای صنعت گردشگری کشورمان بحرانی کرده و این صنعت را از روند طبیعی خود و برنامه‌ریزی برای آینده دور کرده است. اما باید توجه کرد که دوران پساجنگ در هر مقطعی از تاریخ و پس از هر جنگی، فرصتی جدید برای بازسازی، اجرای سیاست‌های جدید و تغییر نگرش است.

گردشگری داخلی، تسکینی برای آلام پساجنگ

پر واضح است که در این مقطع همه اجزای یک صنعت تحت تاثیر واقعه جنگ قرار می‌گیرد. آژانس‌های گردشگری، شرکت‌های هواپیمایی، تاسیسات خدماتی و مراکز اقامتی، راهنمایان گردشگری و هر آن کس که در این صنعت فعالیت می‌کند می‌تواند تحت تاثیر کند شدن چرخ‌های صنعت گردشگری قرار بگیرد، جامعه‌ای که گستره بزرگی دارد. در این میان و در حالی که شرایط برای گردشگری خارجی و برنامه‌ریزی برای آینده آن با چالش‌های جدی مواجه شده است، گردشگری داخلی می‌تواند در موقعیت بحرانی تسکین‌دهنده باشد. به نظر می‌رسد با عادی‌تر شدن وضعیت و عبور از روزهای پراسترس جنگ، به ویژه با توجه به این که در فصل تابستان قرار گرفته‌ایم، ارائه مشوق‌ها و تسهیل شرایط در حوزه سفرهای داخلی، به ویژه در موضوع تخفیفات مراکز اقامتی و حمل و نقل و همچنین تعریف بازه‌های تعطیلاتی برای مشاغل و قشرهای مختلف، می‌تواند نفسی دوباره در جان صنعت گردشگری بدمد. اقدامی که نیازمند برنامه‌ریزی و چاره‌جویی نهادهای دولتی است.

رویکرد جدید و پیش‌دستانه در ارتباط با کشورهای منطقه و همسایگان

طبیعی است که در چنین شرایطی گردشگران خارجی کشوری را که در شرایط جنگ بوده به عنوان مقصد اول خود انتخاب نکنند، اما اعتماد سازی، تغییر روایت‌ها به نفع ایران، رواج گفتمان صلح طلبی و تسهیل شرایط سفر برای گردشگران خارجی می‌تواند در بازیابی دوباره برند گردشگری ایران موثر باشد. در حال حاضر دیپلماسی فعال در حوزه گردشگری مهم‌ترین امری است که می‌تواند پیام امنیت و صلح را از ایران به کشورهای هدف مخابره کند. اگر تصور کنیم که در این برهه کاری از دست نهادهای دولتی و فعالان بخش خصوصی صنعت گردشگری برنمی‌آید و باید منتظر گذر زمان باشیم، در این صورت فرصت را از دست خواهیم داد و بازسازی تصویر گردشگری ایران سخت‌تر خواهد بود. برهه حساس کنونی نیازمند فعالیت بیشتر از گذشته، برگزاری رویدادهای اعتمادساز، معرفی ظرفیت‌ها و دیده شدن است. دیده شدنی که با پررنگ‌تر کردن نام ایران و ظرفیت‌های گردشگری آن می‌تواند این اعتماد را در میان گردشگران خارجی به وجود بیاورد که ایران هنوز هم مقصدی جذاب برای گردشگری است.

در نهایت می‌توان به این نکته تاکید کرد که صنعت گردشگری ایران در حال حاضر و در دوران پساجنگ نیازمند اقدامات جدی در ابعاد داخلی و خارجی است و سپردن سرنوشت این صنعت به اقدامات روتین و معمولی گذشته به تنهایی برای عبور از این برهه کافی نیست. برهه‌ای که سیاست‌های پیش‌دستانه و تغییر روایت‌ها می‌تواند آینده‌ای روشن را برای گردشگری ایران رقم بزند.

انتهای پیام/

کد خبر 1404041700554
دبیر مرضیه امیری

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha